Sunday, September 30, 2007
بابا اینا پارسال‌َم که می‌گفتن "۸ سال دفاع مقدس" امسال بايد بگن ۹ سالْ ديگه...

Labels:

Friday, September 28, 2007
IQتون بالای 160 ِ، کافیه بدونین چرا یه تصویر می‌تونه در دو جهت مخالف بچرخه!
"Look at this dancing lady carefully and click the picture.


If you see this lady turning in clockwise you are using your right brain. If you see it the other way, you are using left brain.Some people do see both ways, but most people see it only one way. If you see it the other way when you try to do so, your IQ is above 160 which is almost a genius."

این یه ایمیل بود. نتونستم منبعش رو پيدا کنم، ولی فکر کنم اگه دلیلش رو بدونین می‌تونین هر دو جهت رو ببینین. اگه یک بار رو به دیوار و یک بار هم پشت به دیوار بایستین؛ هر دو بار سایه‌ای که تشکیل می‌شه دقیقا یکسانه؛ چون کلِ سایه تک‌رنگ هست. دو دیوار موازی رو در نظر بگیرین و بینشون یک جسمِ در حال چرخیدن؛ در هر لحظه دو تا سایه‌ از دو سمت مخالف جسم روی دو دیوار تشکیل می‌شن که کاملا قابل انطباق هستن. یعنی یک سایه می‌تونه متعلق به دو وضعیت مختلف (دو طرف جسم) باشه. این‌جا هم، در هر لحظه هر تصویر می‌تونه هم پشت و هم روی آدم باشه (دو وضعیت برای یک تصویر)؛ مثلا اگه به تصویرِِ حالت نیمرخ نگاه کنیم نمی‌شه گفت کدوم پا، جلوی اون یکی هست. این انیمیشن فقط از پشت سر هم قرار گرفتن 34 تا تصویر ساده و تک‌رنگ درست شده؛ می‌تونین این برنامه رو دانلود و این فایل رو توش باز کنین؛ تا 34 تصویر رو ببنین.

+مرتبط
Monday, September 17, 2007
کسی که استدلالش غلط تره ولی جواب نهایی‌اش درست‌تره

دو سوراخ با ارتفاع متفاوت در دو بطری آب مشابه ایجاد کرده‌ایم. اگر هر دو را از ارتفاع یکسان از سطح زمین رها کنیم؛ در بازه‌ی زمانی مشخصی از سقوط، مقدار آبِ بیرون‌ریخته‌شده از هر دو یکسان است؟


فرض کنیم افراد بر حسب قدرت تحلیل و میزان اطلاعات، از کم به زیاد به سه دسته تقسیم شوند:
دسته‌ی ۱- جواب: خیر، تفاوتی ندارد. استدلال: مقدار یکسانی از هر دو بیرون‌ می‌ریزد. [فرد اختلاف فشار در ارتفاع‌های مختلف در مایع را نمی‌داند و اگر دو بطری ساکن بودند هم همین جواب را می‌داد.]
دسته‌ی ۲- جواب: بله، تفاوت دارد.استدلال: اختلاف فشار در مایعات را می‌داند پس فکر می‌کند؛ در سوراخ پایین‌تر، فشار بیشتر است و آب بیشتری از بطری آن بیرون می‌ریزد.
دسته‌ی ۳- جواب: خير، تفاوتی ندارد. استدلال: از هيچکدام آبی بیرون نمی‌ریزد. [فرد علاوه بر رابطه‌ی فشار و عمق در مایعات؛ می‌داند که در حین سقوط آزاد فشار در هر نقطه از مایع برابر P0 است.]

این یک مثالِ زیادی ساده و احمقانه بود از مسائلی* که آدم احساس می‌کنه سه سطح دارن.مسائل دو‌سطحی وچهار‌سطحی و ... هم هستند ولی چون کسی این‌طور احساس نمی‌کنه به‌ش ظلم شده؛ زياد به چشم نمی‌آن.دو حالت ممکنه پیش بیاد:
i) نتيجه** فقط به جواب نهایی بستگی نداره و استدلال هم در نظر گرفته می‌شه: دسته‌ی ۲ کاملا عادلانه بر دسته‌ی ۱ برتری می يابد.
ii) فقط جواب نهايی تاثير داره: دسته‌ی ۱و۳ به نتيجه می‌رسن و دسته‌ی ۲ به نتيجه نمی رسه.
ظاهرا در حق دسته‌ی ۲ ظلم شده ولی این ظلم کاملا نسبی است و نسبت به کلِ شرايط به وجود می‌آد. حق دسته‌ی ۲ به خاطر کامل نبودنِ جواب، نگرفتن نتيجه است؛ ولی در ديد کلی دسته‌ی یکی وجود داره که حقش بيشتر از دسته‌ی ۲ نبوده؛ اما بيشتر گرفته و اون ظلم نسبی رو به وجود آورده.
دسته‌ی ۲ می‌تونن عبرت بگیرن و طبق تجربه، سه‌سطحی بودن مسأله را حدس بزنن و در حالی که به سطح دوم رسیدن، جواب نهايی را بنا بر استدلال سطح اول بدن.


*منظور فقط مسأله‌ی فیزیک یا علمی نیست، می‌تونه یه اتفاق روزمره‌ باشه
**نمره یا هر پوئنِ دیگه
Sunday, September 9, 2007
از بچگی اگه توی یک بازی 10مرحله‌ای n تا جون داشتم؛ ناخودآگاه یه چیزی می‌اومد تو ذهنم که مثلا باید تا آخر مرحله‌ی6 با n تا جونِ کامل برم. بعد هر دفعه که قبل از مرحله‌ی 7 یک جون از دست می‌دادم؛ دوباره می‌رفتم از اول...

یک عامل بازدارنده توی کارهام ایده‌آل گرایی هست؛ یعنی یک کاری رو نصفه رها می‌کنم یا اصلا شروع نمی‌کنم فقط به خاطر این‌که شرایط اولیه ایده‌آلِ من نیست. مثلا ممکنه یک چیزهایی مطابق اونی که تو ذهنم تعریف شده پیش نره و بعد کل قضیه رو بی‌خیال شم و برم دنبال یه شروع دیگه؛ دلیلش هم سستی یا ترس از رویارویی با اون وضعیت نیست؛ فقط اون حس ایده‌آل‌گرایی تمام انگیزه‌ی من رو برای ادامه می‌گیره. در نهایت، خیلی وقتا حسرت شروع‌هایی رو می‌خورم که اگه ولشون نکرده بودم؛ الان حتما ایده‌آل بودند.

*منظورم از ایده‌آل، شرایط مطلوب توی مقطع زمانیِ کوتاه از کل قضیه است.
Monday, September 3, 2007
"اگه یکی گفت: خیلی فقیرم و اینا؛ حتما پولداره که داره مسخره‌­بازی در می‌‌­آره"
این استراتژی دیگه قدیمی شده؛ یعنی هر کی فقیر باشه می‌­گه فقیره که شما دقیقا فکر بالا رو بکنین. واضحه که بعدِ یه مدت، باید یه مرحله پیچیده‌­تر فکر کنین...

Labels:

Saturday, September 1, 2007
- نذر کردم اگه اونی که می‌خوام بشه امسال روزه‌هامُ بگیرم

من واقعا نمی‌فهمم، اگه طرف به روزه اعتقاد داره که وظیفه‌­شه بگیره دیگه لازم نیست چیزی بشه؛ اگرم اعتقار نداره که دیگه نذرش چیه.